به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین دور گفتوگوی دینی اسلام و هندوئیزم با موضوع «معنویت در اسلام و هندوئیزم» عصر روز گذشته سوم آبانماه با حضور ابوذر ابراهیمی ترکمان رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حجتالاسلام محسن قمی، معاون ارتباطات بینالملل دفتر مقام معظم رهبری، حسن بلخاری، رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، حجج اسلام شمسالله مریجی، رییس پژوهشگاه باقر العلوم و حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری و رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، محمدجواد صاحبی، رییس شورای علمی دین پژوهان ایران، مرتضی صبوری، معاون مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، غلامرضا انصاری، سفیر و علی دهگاهی، رایزن فرهنگی کشورمان در دهلی نو، «اس آر بهات»، رییس شورای تحقیقات فلسفی هند و شخصیتهای فرهنگی، مذهبی و اندیشمندان ایرانی و هندی در محل مرکز بینالمللی هند، برگزار شد.
حسن بلخاریقهی، استاد دانشگاه تهران و رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، در سخنرانی خود با عنوان «تعالی معنا و معنویت در بهگود گیتا و اندیشه اسلامی» که در دومین روز از نخستین دور گفتوگوی دینی اسلام و هندوئیزم در دهلینو انجام شد، گفت: بهگودگیتا یکی از بخشهای کتاب مهابهاراتا است و مهابهاراتا، بزرگترین کتاب حماسی جهان با یکصد هزار بیت که خود صورت حماسی اوپانیشادهااست. اوپانیشادها نیز برجستهترین متن حکمی برگرفته شده از وداها به ویژه ریگ وداست.
وی افزود: قصد دارم در این سخنرانی، برخی از تعالیم بهگودگیتا که صورت منظوم و حماسی حکمتهای اوپانیشادها است را بیان کرده و نسبت آن با تعالیم اسلامی را آشکار سازم. هدف شرح معنویتی است که در ذات و گوهر هر دو دین اسلام و هندوییزم وجود دارد. بگذارید ابتدا از زبان کریشنای پروردگار برخی از اصول معنویت و حکمت را بازگویم. کریشنا هنگامیکه با تردید آرجونا در جنگیدن با زشتکاران مواجه میشود، سعی میکند با بیانی شیوا حقیقت حکمت را برای او آشکار سازد تا در پرتو آن آرجونا از تردید و سرگشتگی رهایی یابد.
بلخاری ادامه داد: کریشنا در سروده سوم بهگودگیتاحکمت را از عمل برتر میشمارد و این، سبب آشفتگی ذهن آرجونا میشود. لاجرم دردمندانه میپرسد: «اگر حکمت از کردار برتر است پس چرا مرا به جنگ و پیکار میخوانی؟ پروردگارا! راه رهایی از کردار را به من بیاموز.» کریشنا در پاسخ به این پهلوان، میگوید: در تمام هستی تنها دو طریق وجود دارد: طریق حکمت که طریق اندیشمندان است و طریق عمل که راه پیشهوران است. راه رهایی از عمل، بیعملی نیست، فرار از تکلیف و کردار نیست بلکه وارسته کردن کردار است. وارستگی کردار یعنی اینکه دلبسته اعمالت نباشی. تفاوت میان عالِم و جاهل، یا دانا و نادان نیز دقیقاً همین است. نادان، شیفته و دلبسته عمل خویش میشود؛ اما دانا از آن میرهد، نه سر در سودای نتیجه و سود آن دارد نه در پی برجسته کردن عمل خود در برابر دیگران است. حکیم کار میکند، پیکار میکند چون ذات و جوهر درونش او را به عمل میخواند. او در این مسیر بهدنبال عشق و نفرت نیست و نباید هم باشد.
وی ادامه داد: رأی کریشنا این است که آرجونا بهعنوان بندهای از بندگان خدا در بند اعمال خویش نباشد بلکه کردار خود را یکباره به خداوند سپارد. از خود و منیت خود بگریزد و بداند تنها در سپردن اعمال به حضرت حق است که اعمال خالص میشوند و چون خالص شدند قدر و قیمت مییابند. زیباترین وجه این خلوص، رسیدن به جایی است که مرز میان حکمت و عمل از میان برداشته میشود و این دو طریقت موجود در عالم یعنی حکمت و عمل، در ذات خود یکی میشوند: «کوردلان و کودکان حکمت و کار نیک را دومی انگارند، اما برای حکیم، این دو یکی است. آن که یکی را یافت ازهردو بهرهمند میشود. وارستگی در حکمت است و در کار نیک، آن که این دو را یکی داند حقیقت را دانسته است».
وی افزود: کریشنا ریشه و بنیاد خطاها را آمال و امیال دل میداند. آرزوها و خواستههای بی حساب دل که جان را تیره کرده و ریشه در شر دارند: «آری خواهش تباهی هر چیز است، خواهش، دشمن توست، دژخوترین دشمنان تو ... هوس در هر حس و ذهن و هوش منزل میکند و حکمت را مکدرمیسازد و آدمی را به بیراهه میبرد، آرجونا، حواس را در اختیار گیر و هوس را نابود کن، هوس نابودی هر حکمت است». و این کلام بلند، دقیقاً شبیه به گفتاری از امیرالمؤمنین علی(ع) است که فرمودند: ای مردم، ترسناکترین چیزی که بر شما میترسم دو چیز است: یکی پیروی هوای نفس و دیگری بی مرزبودن آرزو. اماپیروی هوای نفس انسان را از حق بازمی دارد، وبی مرزبودن آرزو،آخرت را از یاد میبرد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: سراسر سرودهای بهگودگیتا، معنویت است و پارسایی. سیر از جهل به دانایی، دانایی به فرزانگی و فرزانگی به حکمت. حکمتی متعالی که نتیجهاش آراستهشدن نفس است به متعالیترین صفات.
بلخاری تأکید کرد: تمامی این صفات در آموزههای اسلامی مورد تأکید است؛ برای نمونه فقدان بیم و ترس که در قرآن تحت عنوان «لاخوف» از آن یاد میشود. صفت مؤمنان و نیکوکارانی که خود را با تمام وجود به خدا تسلیم کرده و نیکوکاری میکنند. مزد چنین کسانی با خداوند است و بیم و هراسی بر آنها نیست و غمگین نخواهند بود.
وی همچنین گفت: فطرتی که توسط خداوند در وجود هر انسانی سرشته شده است نهایت در هر کجای عالم که باشد او را به سوی حقیقت خویش رهسپار میکند و این دقیقاً به دلیل وجود فطرت الهی در نهاد انسانهاست.
این دور از گفتوگوهای دینی به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلینو و با همکاری شورای تحقیقات فلسفی هند و مرکز گفتوگوهای ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و مشارکت بنیاد هند، از دیروز سوم آبان ماه در محل مرکز بینالمللی هند با ارائه ۱۴ مقاله از سوی اندیشمندان و علمای دینی و مذهبی ایرانی و هندی به مدت دو روز برگزار شد.
نظر شما